نویسنده: سعید ضروری
روزنامه مردم سالاری- نسخه شماره ۳۵۳۳ – ۱۳۹۳/۰۵/۰۶
ورزشهای هوایی و پرهیجان از جمله فعالیتهای پر طرفداری است که در دو دهه اخیر در دنیا با رشد چشمگیری مواجه بوده است. بر اساس نظر سنجیهای صورت گرفته در آمریکا و کانادا دو درصد افراد بزرگسال در ورزشی پرهیجان و هوایی شرکت کردهاند که عموما شامل پرواز با بالنهای هوای گرم و پرواز با پاراگلایدر بوده است. این حوزه با توجه به پتانسیل بالا در جذب گردشگر در قطبهای گردشگری دنیا برای گردشگران ماجراجو همواره به راحتی در دسترس هستند. ایران با توجه به تنوع آب و هوایی و برخورداری از کوهها، جنگلها و دشتهای مناسب از پتانسیل بالایی برای جذب گردشگرهای ماجراجو دارد اما در مقایسه با کشورهای اطراف میتوان گفت گردشگران داخلی و حتی گردشگران خارجی کمتر میتوانند در ورزشهای هوایی و پرهیجان در داخل ایران شرکت کنند. نظر سنجی موسسه لانگ ریسرچ نشان داده است ۴۰ درصد گردشگران، شرکت در فعالیتهای پرهیجان هوایی را دلیل شروع سفر خود به مناطق مختلف ذکر کرده اند.
تجربه پرواز و دیدن مناطق ساحلی، کوهها و دشتهای سرسبز از نمای بالا انگیزه مهمی برای گردشگران محسوب میشود. با بررسی امکانات موجود در داخل کشور میتوان دریافت با وجود داشتن وسایل پروازی و امکانات لازم، این نوع فعالیتها با بی توجهی رها شده اند. در این رابطه، خلبان علی منافی با اشاره به مشکلات پیش رو در بکارگیری از امکانات صنعت هوایی کشور در جذب گردشگر معتقد است: «چهار فصل بودن ایران از جمله ویژه گیهایی است که میتواند به اجرای انواع فستیوالهای هوایی منجر شود که در صورت پرداختن صحیح با استقبال زیاد علاقه مندان به پرواز رو برو خواهد شد». لازم به ذکر است برخی ورزشهای هوایی پر طرفدار مانند سقوط آزاد دو نفره (همراه با مربی یا خلبان) در ایران برای گردشگران و افراد عادی هنوز امکان پذیر نیست. خلبان منافی ضمن اشاره به این مساله میگوید: «سقوط آزاد در ایران برای مربیها هم با دشواری امکان پذیر است و دو فروند هواپیمایایلندر که مناسب برای این کار است بدون استفاده سالهاست رها شده است و برای انجام این کار مجبور به استفاده از سایر هواپیماهایی هستند که ظرفیت بسیار کم و ارتفاع پروازی پایینی دارند». توریسم ماجراجویانه به عنوان بخشی از صنعت توریسم کمتر مورد توجه قرار گرفته است. گسترش بخشهای متعدد صنعت توریسم باعث افزایش رضایت گردشگران خواهد شد چرا که گردشگران با انتخابهای متعددی روبرو خواهند بود. توجه به تقویت گردشگری ماجراجویانه از جمله مواردی است که میتواند زمینه اشتغال و فعال شدن بسیاری از متخصصان و صنایع مرتبط در کشور شود. آقای ترابیان از اعضای باشگاه هوایی سپهر در رابطه با مناطقی که میتوانند به عنوان منطقه گردشگری ماجراجویانه و پروازی مورد توجه قرار بگیرند معتقد است: « کلیه نقاط ایران از دشتها و مراتع مرتفع در شمال غرب گرفته تا سواحل و مناطق جنگی از یک طرف و مناطق کویری و بکر جنوبی و دشت کوه زاگرس از طرف دیگر، در واقع تمام نقاط ایران مستعد بخشهای پروازی و گردشگری هوایی هستند که نیازمند توجه و سرمایهگذاری هستند». برای هر صنعتی داشتن توجیه اقتصادی و سود دهی مناسب دارای اهمیت بوده و در اولویت است. ترابیان ضمن اشاره به این مسئله استقبال از این نوع تفریحات را بسیار خوب توصیف کرده و سرمایهگذاری در این موضوع را توصیه پذیر میداند و از نظر او : «سرنوشت هر کسب و کاری را تبلیغ و مخصوصا تبلیغ موثر رقم میزند ولی چون نفت داریم: واگذاری وامهای کم بهره به تمامی باشگاههای موجود جهت خرید هواپیما و توسعه ناوگان پروازی در کل کشور از یک سو و قرار دادن بلیطهای پروازی در محلهای فروش بلیطهای تفریحی و سرگرمی با پرداخت سوبسیدهای دولتی، بدیهی است پس از گذشت ۲ الی ۳ سال انجام پروازی تفریحی به عنوان یک فرآیند خاص ولی قابل دسترس در جامعه شکل گرفته و جزو برنامههای مردم میشود.» با توجه به تدوین و ابلاغ استانداردهای اجرایی گردشگری ماجراجویانه به ادارات کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استانهای کشور امید است راه برای تقویت تفریحات هوایی و جذب گردشگران ماجراجو هموار شود.
دولت ایران اگر میخواست بودجه اختصاص بده برای جذب توریست ، به نظر من اول از پاکسازی منابع طبیعی شروع میکرد که رسماً خود دولت زباله توشون تخلیه میکنه و توریست ها میبینند که چه بلائی سر منابع طبیعیمون میاریم.۲ تا ۳ سال خیلی زوده برای ایجاد چنین تغییراتی توی سیستم کشورداری ایران.دست کم ۱۰ سال باید مداوم توی گوش مسئولین خوانده بشه که چنین بودجه ای تعلق بگیره به ماجراجوئی توریست ها و اگر افتخار بدهند به مردم مملکت خودمون!
ممنون از ارسال نظر شما
قابل مقایسه نیستند معمولا محیط زیست مربوط به یه نهاد و یا سازمان دیگه می شه البته اثرش می تونه رو گردشگری قابل بحث باشه و خیلی از سازمان های غیر دولتی می تونن پیش قدم باشن مثل همه جای دنیا و اینکه چون یه جایی کاستی وجود نداره نمی شه انتظار نداشته باشیم در جای دیگر اتفاقی نیافته.
خب آخه این "جا" و "جای دیگه" همه تحت کنترل یک رریاست ارشد هستن که متأسفانه توجهی به جذب توریست نداره.مقدمه جذب توریست به نظر من این هست که نشون بدیم خودمون به این کشور و منابع طبیعیش عشق میورزیمنهاد های غیر دولتی که همیشه فعال هستن و داوطلب.مثل گروهای مردمی کوهنوردی که جمع میشن و کوه ها و جنگل های مختلفی رو از زباله پاک سازی میکنن و حتی دولت ماشین جمع آوری زبالشو نمیفرسته زباله جمع آوری شدشون رو تحویل بگیره! خود مردم از جیب خودشون هزینه میکنن…