سلام
سهیلا نوری هستم ، ۳۱ ساله ، ساکن تهران و کارمند.
با گروه ماجراجویان معلول ایران از طریق دوست خوبم مهرناز صاحب زمانی آشنا شدم و یک هفته از این آشنائی نگذشته بود که برای پرواز با پاراگلایدر اعلام آمادگی کردم.
من عاشق ارتفاع هستم و هر هفته تا جائی که بتوانم با توجه به شرایط جسمی ام کوهنوردی می کنم، بنابراین وقتی حرف پرواز زده شد از شدت ذوق و شادی و هیجان در پوست خودم نمی گنجیدم .بلاخره بعد از هماهنگی های لازم روز یکشنبه ۲۲ تیر ۹۳ با خلبان باقری پرواز پاراگلایدربصورت تندم را تجربه کردم.
بعد از رسیدن به نوک کوه مدتی طول کشید تا شرایط وزش باد برای پرواز مساعد شود، انقدر ذوق و هیجان داشتم که صد بار جیغ شادی را در گلویم خفه کردم!!!!
و بلاخره اون لحظه رؤیایی رسید. پوشیدن هارنس و رفتن برای پرواز!
لحظه جدا شدن از زمین و پیوستن به آسمون، یه لحظه جادوئی بود که از شدت ذوق، قلبم داشت از جا کنده می شد و بعد در دل آسمون، احساس میکردم با وجودی که معلقم ولی در آغوش خود خدا هستم. یه حس قشنگ، ترکیبی از شادی و هیجان و آرامش داشتم و پر از حس شکرگزاری از خدائی که منو به آرزوهام رسوند و اجازه نداد معلولیت برایم تبدیل به درد و محدودیت شود.
از دوستان خوبم که باعث شدند این نوع پرواز را تجربه کنم ممنونم.
به امید موفقیت های روز افزون معلولین وطنم..
تماشای لحظه اول پرواز خانم سهیلا نوری
فقط برات خوشحالم سهیلا خانم امیدوارم خدا همه ما رو ببخشه
اوه من چقدر کم سعادتم که انقدر دیر این کامنت رو دیدم!ممنونم دوست خوبمون آقای زرتشتی عزیز
و خدا ما رو میبخشه به شرطی که هیچ لحظه ای از زندگیمون رو از دست ندیم و با حضور تمام زندگیش کنیم